#ترفندهای_روباه #قسمت_دوم #نوشته_ی_شهرام_ارشادی کم کم داشت سَر و کله ی خورشیداز پشت کوه ها پیدا میشد ،روباه یه کش و قوسی به خودش داد و دهن دره ای کرد و گفت :امروز روز قشنگیه ،روزی که من راهِ جدیدی
راه سرنوشت

سال ۷۹ من به عنوان یک صنعتگر ، کارخونه دار و کارآفرین مورد تقدیر استاندار محترم قرار گرفتم ، انتخاب من به عنوان نماینده ی صنعت استان و زدن حرفایی که به مذاق خیلیا خوش نیومد آغازی شد بر حذف