تا اتفاق تازه ..‌.

تا اتفاق تازه … تا اتفاق تــــــازه ،تا مــــــرزاین رهــــایی فاصله ای نمانده ،فاصـــــله ،خود ماییم در حسرت رسیدن،عمری به گریه طی شد خسته نشو ز پرواز ، پرنده شو، رهاییم از جاده هــــا نترسُ ،ازحسِ شک وتردید به آسِمون

ایست

ایست

یه تابلوی ایست تو نگاه تو نیست چقدر فارغی از عذابی به راه رسیدی به جایی که آرامِشِت شده کشتن مردمِ بی گناه توقانون ِ تکفیری ِ ذهن ِ تو همه خارج از قاعده می پرند تو رو برگزیدن ببندی

هنوزم تو آرزوهام

هنوزم تو آرزوهام

هنوزم تو آرزوهــام، چشم به راه تو نشستم تو تموم ســـــرنوشتم،دنبــــال اســــــم تو هستم من هنوزتوشب شعرام،اشک ومهتاب وستارس آسمون قلب من باش ،من هنـــوز عاشقت هستم *** من تنهایی که عشــق و تو غبار جادّه دیدم شـــعر مهربونی  رواز،