ایست

ایست

یه تابلوی ایست تو نگاه تو نیست چقدر فارغی از عذابی به راه رسیدی به جایی که آرامِشِت شده کشتن مردمِ بی گناه توقانون ِ تکفیری ِ ذهن ِ تو همه خارج از قاعده می پرند تو رو برگزیدن ببندی