قسمت اول: روباه با خوشحالی به گرگ گفت : ببین چه گله گوسفندی حداقل ۴۰ تا گوسفندن . گرگ که دیگه طاقتش طاق شده بود گفت : خب بِـریم ، مُردیم بسکی گشنگی خوردیم. روباه با دسپاچگی
آلبوم نه و هرگز
![آلبوم نه و هرگز آلبوم نه و هرگز](http://shahramershadi.com/wp-content/uploads/2018/07/تک_لت_پشت1-750x350.jpg)
فلک راسقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم آلبوم ” نه و هرگز ” طرحی نو شد در حد بضاعت. خطوط ایرانی در قابی رنگ رنگ از فریادهای راک، بیانی جدید از پژواکهای بغض آلود تاریخ رنج دیدهی وطن
تقریبا ما هم
![تقریبا ما هم تقریبا ما هم](http://shahramershadi.com/wp-content/uploads/2017/09/تقریبا-ما-هم-720x350.jpg)
خندیدو گفت : خُب زندگی تُ بکن ، نشد که نشد به دَرَک اسفل السافلین . اسفل السافلین میشد یه جایی اون ته مه ها ، یه جایی که دیگه هیچی مهم نبود در اصل یه جایی که تو برای
تنوع
![تنوع تنوع](http://shahramershadi.com/wp-content/uploads/2017/05/داستان-کوتاه-تنوع.jpg)
حالم حالِ کسی بود که دارن تو دِلش رخت می شورن ،پُراز دلهره و اضطراب ،نیگاه کردم به عقربه های همیشه در حال دویدن ِ ساعت و به آقای اقتداری گفتم : جایی وعده کردم ، بعد راجع بش مفصل
داستان بارداری
![داستان بارداری داستان بارداری](http://shahramershadi.com/wp-content/uploads/2017/03/بارداری.png)
:دکتر جون لگد زدناش کم شده نگرانم ،نکنه خدای نکرده بَچه م طوریش شده ؟ دکتر هاج و واج منو نیگاه کرد ،ادامه دادم : تو رو خدا دکتر الان هشت ماهشه ،دیگه یه لحظه ام نمی تونم بدون فکرش
آلبوم رقص سایه ها
![آلبوم رقص سایه ها آلبوم رقص سایه ها](http://shahramershadi.com/wp-content/uploads/2016/10/cover-shadow-dance-1.jpg)
همیشه رقص سایه ها در جاده های ممتد همراه با آواز برگهایی که از گرمی خورشید به وجد امده اند در ذهن خاک گرفته ی من زمزه ی طولانی ترین شعرهای زندگی بود این اغازی بود بر رقص سایه ها